برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید

دسته بندی

Breadcrumbs Image
کاربرگ درس شانزدهم فارسی پنجم دبستان .jpg

کاربرگ و آزمون درس شانزدهم فارسی پنجم دبستان به همراه واژه های جدید و مترادف و متضاد

کاربران عزیز مام پلاس، در این پست ما برای شما کاربرگ و آزمون درس شانزدهم فارسی پنجم دبستان(وقتی بوعلی،کودک بود) به همراه واژه های جدید و مترادف و متضاد و همچنین در آخرفایل pdf پست کاربرگ و آزمون درس شانزدهم فارسی پنجم دبستان را قرار داده ایم، برای یادگیری بهتر آزمون ها را چاپ کنید.

واژه های جدید درس شانزدهم: وقتی بوعلی ، کودک بود

تازه از بستر بیماری برخاسته بود : تازه خوب شده بود
بهبودی : تندرستی
شکرانه : کاری که برای سپاس انجام می شود ، مبارکی
رحمت : لطف و مهربانی
نذر کرده ایم : دادن مال یا چیزی یا انجام کاری در راه خدا
سپیده دم : بامداد ، سحرگاه
سر در کتاب دارد: کنایه از سرگرم خواندن
کتاب است
سیما: چهره
بگذاریم : اجازه دهیم
واگذار کن : بسپر
نادیده بگیرم : منصرف شوم ، در نظر نگیرم
فرصت : مهلت ، زمان
پارسی : فارسی
فرا گرفتن : آموخت
اشک شوق : گریه از شادی
دل خوشی : شادمانی ، خوشحالی
دلبستگی بی اندازه : علاقه – محبت
جهش : حرکت ناگهانی
حیرت آور : شگفت آور ، تعجب آور
حقیقت : واقعیت
بی رنگ : رنگ پریده
ناگهانی : غیر منتظره ، پیش بینی نشده

سفارش : درخواست انجام کاری – توصیه
حیرت زده : سرگشته – شگفت زده
دست بردار نبود : اصرار می کرد
برقی در چشمانش : نور امید و شادی درچشمانش
ماجراها : داستان ها
دم به دم : پی در پی ، مدام
شب وروز نمی شناسد کنایه تمام وقت کاری را انجام دادن
پشتکار : توان ، جدید
روی گشاده: چهره خندان و شاداب
کنجکاو : جست و جو گر
نامدار : مشهور
آسوده خاطر : آسوده دل – خیال راحت
تامل : اندیشه
ماهری : زبر دستی - مهارت
رویداد: حادثه
نقل می کرد : تعریف می کرد
چشم به دهان او دوخته بود: کنایه به دهان او خیره شده بود که در حال حرف زدن بود
به ستوه آمدن : خسته شدن
آرام و قرار از کف داده بود : کنایه از صبر وتحمل او پایان یافته بود
کوهسار : زمینی که در آن کوه است – کوهستان
ناگه : مخفف ناگهان
دچار : گرفتار
گران سنگ : سنگ بزرگ و سنگین
تیره دل سیاه دل - نامهربان
سخت سر : مقاوم - سر سخت – لجباز
زور آزمای: کسی که با دیگران دست و پنجه
نرم کند – پهلوان
در افتاد : پافشاری کرد – اصرار کرد
ابرام : پافشاری کردن در کاری
بسی : بسیار
به نرمی : آهسته
سخت : محکم
کرم کرده : لطف کن
نیک بخت : خوش بخت – خوش اقبال
کاوید : جست و جو کرد – تلاش کرد
خارا : نوعی سنگ محکم و سخت
یاس : ناامیدی
ناید : نمی آید
ناید به بار : سود و فایده ای به دست نمی آید
گرت : مخفف اگر تو
سهل : آسان

واژگان مخالف:

بیماری #سلامتی
نیازمند # بی نیاز
نخستین #  آخرین
نامدار # گمنام
برخاسته بود # نشسته بود
پاسخ # جواب
دور #نزدیک
شکر # ناشکری ، ناسپاسی
کوچک # بزرگ
ناتوان # توانا

واژگان هم خانواده

شکرک : شاکر ، تشکر
دانش : دانشمند ، دانا
حفظ : حافظ ، محافظت
حقیقت : حقایق
کوشش: کوشا ، کوشنده
طبيب : طب ، مطب ، اطبا
نقل : انتقال

 

 


برچسب ها

نرگس بدخشان

نرگس بدخشان

توضیحات بیشتر

مشاهده نظرات

دیدگاه ارزشمند شما

لطفا فیلدهایی که با * مشخص شده است را پر کنید، آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی شود